منزجرم از این گوشی، از این "دیانا و روما" که امروز آرزو کردم کاش بمیرن و من راحت بشم از دستشون..

عاجزم، عاجز..

از بازی کردن با الف و گرفتنِ گوشی ازش عاجزم..

از فریادهایی که می زنم متنفرم و حس زشتِ بعدش..

یه آدمِ نادونم که  فقط بچه دار شده..